جشن نوروز از ديدگاه تاريخ افغانستان

جشن نوروز در افغانستان در پايتخت کشور وهم در اکثر ولايات همه ساله در روز اول ماه حمل که نخستين روز سال شمسي است طي مراسمي تجليل وبرگزار ميگردد. در کيفيت تجليل و برگزاري اين روز در برخي از ولايات نسبت به ديگري فرقهاي مشاهده مي شود؛ بگونه اي مثال اين روز درکابل و کندز، غزني و اکثر ولايات شمال به کيفيت نسبتاً مجلل تر وبا اهميت تر تجليل مي شود که درسائر ولايات به چنان کيفيت نمي باشد جز در مراکز ولايات از طرف دولت شکل تقليدي وعنعنوي يي داشته از ترتيبات و انتظامات ويژه اي برخوردار نمي باشد. و آنچه از طرف دولت درين روز وبخاطر برگزاري آن رسماً اعلان مي گردد رخصتي روز اول حمل هرسال وبرگزاري محافل حکومتي ورسمي در برخي از دوائر ولايات کشور است، ولي ناگفته نماند که مردم اين روز را درکابل بگونه خاصي تجليل مي کنند، عده اي که بدان رنگ ديني ميدهند زن ومرد به قبرستانها ومزارات مشهور بيرون مي روند، غذاهاي خاص تهيه مي دارند ولباسهاي جديد وزينتي مي پوشند، وعده اي هم به سبزه زارها وچمن ها به گلگشت و تفريح مي برايند ومزار ها چون شهداي صالحين وکارته اي سخي وباغ بالا تجمعگاهي هزارها از مردان وزنان مي گردد، شأن کندز وغزني ومزار امام صاحب تقريباً بدين منوال است که بيرقي بنام “جنده علي شاه ولايت مآب” در کارته سخي وامام صاحب وبرخي از مزارات ديگر برافراشته مي شود، ومردم اکثراً به استثناي آناني که از علم شرعي برخوردارند جشن نوروز را به يکديگر مبارکباد گفته وبه تبادل تحف وهدايا مي پردازند. اين فشرده اي از وضعيت نوروز وبرگزاري آن دراکثر ولايات افغانستان است ولي به ارتباط بلخ نظر به ويژگيها وجايگاه بخصوص نوروز درين ولايت طي بحث جداگانه به بحث وبررسي مي پردازيم.

برگزاري نوروز در ولايت بلخ وصورت حال آن:

با فرارسيدن روز اول حمل بيرقي ساخته از پارچه قماشي بنام:” جنده حضرت علي کرم الله وجهه” به جاي خاصي که در غرب مرقد مزعوم علي رضي الله عنه تعيين شده است طي مراسم خاص دولتي وملي برعمود بزرگ وبلند ومستقيمي برا فراشته مي شود، همزمان با برافرازي آن توپهاي دولتي به رسم احترام به آن جنده به انداخت مي پردازند، آنگاه ميله گل سرخ ويا جنده بالا که مدت چهل روز را دربرمي گيرد شروع مي شود. در این روز زن ها به گشت وگزار به بازارها وپارکهاي باغ روضه وسبزه زارها وچمنها وقبرستانها مي پردازند، ودربسا از خانواده ها به مناسبت نوروز غذاهاي خاصي نوروزي تهيه شده وبه خانه هاي خويشان ودوستان وآشنايان فرستاده مي شود، وهمانند مردمان شهر کابل مردم شهر مزار درين روز به خوشحالي ها وساعت تيري ها مي پردازند.

در این روز صحنه هاي تمثيل با کنسرتها و نوازندگان و سرايندگان اعم از مرد وزن در هوتل هاي مهم و مشهور اطراف روضه به افتخار ميله اي گل سرخ روزانه پروگرامهاي غزلخواني را برگزار می کنند.

با فرارسيدن نوروز و بالاشدن جنده مزار مزعوم علي رضي الله عنه که بنام روضه شاه ولايت مآب ياد مي شود با تأسف که به مرکز فساد وشرک وبدعات مبدل مي گردد، درهمين روزهاي گل سرخ مردان وزنان زيادي اعم از جوانان وبزرگ سالان به اطراف روضه به طواف مي پردازند که آنرا بنام طواف چهل ويک بار ياد مي کنند، وبسا از جاهلان وبيخبردان از دين واسلام به قبر و قفل هاي دروازه وديوارهاي روضه دست وروي خود را ميمالند ودرخواست حل مشکلات وقضاي حاجات مي نمايند، وتلاش مي ورزند تا خود را به عمود جنده برسانند وآنرا لمس نمايند، وازين کارها اميد ثواب ورفع درجات وآمرزش سيئات دارند وايشان طوري که مولانا گفته است:

خواجه پندارد که طاعت مي کند
بيـخـبر از مـعصيت جان مي کند

به اميد ثواب ونزديکي به الله خود را درشرک وبدعت اعتقادي واقع مي سازند. وبسا اوقات چيزهاي را بنام نذرسخي جان به روضه آورده به ”ايشانهاي”( ) روضه تقديم ميدارند، اگر چه قضيه نذر به روضه از ويژگيهاي نوروز نبوده ومختص به اين روزها نمي باشد ولي با آمدن نوروز وبالا شدن جنده که مردم از اطراف واکناف به زيارت روضه مي آيند در کميت وکيفيت اين نذرها افزايش بعمل مي آيد، وهم بايد ياد آورشد که در داخل عمارت مرقد مزعوم بلکه در اطاق بزرگي پيش از اطاق مرقد در طرف جنوب آن ديک بزرگي بالاي پايه هاي قرار دارد از روزگاري که ياد دارم تا کنون اين ديگ را بنام ديگ روضه ياد مي کنند که ازمظاهر شرک وخرافات بوده و مردم نذرهاي خود را در داخل آن مي اندازند واطفال کوچک خود را براي شفا يابي از زيرآن مي گذرانند که اين کار نيز درهمه ايام سال درجريان است، ولي با فرارسيدن گل سرخ وميله نوروزي در مقدار وکيفيت ان افزايش چشم ديدي بميان مي آيد.

آري! تنها همين چند خرافه وشرک وبدعتي نيست که ما درينجا برشمرديم بلکه آنچه درجشن نوروز وميله گل سرخ وجنده بالا در آنجا بوقوع مي پيوندد قلم از تعبير وترقيمش عاجزاست، ونويسنده که از باشندگان اين ولايت است درين فرصتي که درنگارش اين رساله مي پردازم درساحه ومنطقه نيستم ولي همان منظره هاي گنديدهٴ خرافي وشرکي که بارها ديده وحس ولمس کرده ام در مخيله ام نقش بسته است. منظره اي را به خاطر مي آورم که درغرب قبر مزعوم دررواقي مجموعه اي از نابينيان چندين روزپيش از شروع مراسم ”جنده بالا” گردهم مي آمدند وبا هم گردهم آورده مي شدند وبه اين فکر وتصور بودند که با برافراشتن جنده در روز اول نوروز بينايي خود را در مي يابند ودر رأس آنان شخص ژوليده موي و ناشسته و پر چرکي بنام ”ملنگ سخي” قرار داشت که وي در اوقات متعدد بويژه درميان عصروشام که زمان بيشتر شدن زائران روضه است به ذکر ” هوهو” و “يا من هو” وخواندن بيتها واشعار بي معني ويا فاسد المعني مي پرداخت، وچون ملنگ کلمه وبيتي را به آواز بلند مي خواند ، نا بينايان گردهم آمده به دنبال آن به صورت دستجمعي وبه آواز بلند آنرا تکرار مي کردند، والبته همين ملنگ مسئول به ذکر با نابينايان خيراتها ونذرهاي مردمان را نيز به دست مي آورد، وگاهي هم در ايام نوروز بويژه روز اول آن در لحظات که جنده برا فراشته مي شد ناگهان آوازه درميان مردمان به راه مي افتاد که نابينايي به کرامت حضرت علي شفا يافته وبينايي خود را دوباره دريافته است، بعد مردم به سوي او هجوم مي بردند تا براي تبرک چيزي از لباس او را به دست آورند والبته اينها همه دجل وتلبيس ابليس بپش نيست اگر چه چنين وقايع از لحاظ وقوع کم ونادراست ولي اين عقيده به شکل يک تصور درست نزد اکثر آن مردم وجود دارد، اين گوشه اي از صورت حال جشن نوروز در ولايت بلخ است که به صورت بسيار فشرده ارائه شده است.

نظري پيرامون روضه… (مزار مزعوم)

پوشيده نيست که در ولايت بلخ مشهدي بنام روضه حضرت علي رضي الله عنه بنا يافته است که برخي ها وجه تسميهٴ شهر مرکزي ولايت بلخ را به مزار شريف به روي همين سبب قملداد کرده اند.

واين روضه عبارت از عمارتي مستحکم وداراي دو گنبد بزرگ ورواقهاي متعدد واطاقهاي مختلف است ودرميان آن قبري وجود دارد که مردم آنرا بنام مرقد علي بن ابي طالب رضي الله عنه مي پندارند وساحهٴبزرگي از چهار طرف بناي اين شهر را فرا گرفته ودر جهت غربي آن مسجد عظيمي بنام مسجد روضه قرار دارد وبيرون از ساحهٴ داخلي روضه – که محاط به ديوارهاي پخته وپنجرهاي آهني است- باغي قرار دارد که بنام باغي روضه ياد مي شود که مساحت بزرگي را احتوا کرده است و درين باغ درختان بيد وگل بته ها وچمنزارها ودر چهار طرف آن چهار حوض نمايش آب ساخته شده وبراي نشست وتفريح وتماشا چوکي هاي ثابت سمنتي به فاصله هاي معين فراهم ديده شده است که در زيبائي باغ روضه افزوده است باغ روضه از لحاظ موقيعت بصورت قطع در نقطه مرکزي شهر مزار قرار گرفته ومبدأ تقسيم بندي شهر را به شمال وجنوب وغرب وشرق تشکيل داده است ودرميان اين عمارت قبري بزرگي که بيشتر از يک متر از زمين بلند ساخته شده است قرار دارد که مردم آنرا قبر علي کرم الله وجهه مي پندارند، وآنچه از نوشتن اين بحث مطلوب است اينست که مردم روي اسطورهٴ معتقدند که نعش علي بن ابي طالب بعد از آنکه به عراق به شهادت رسيده به بلخ انتقال داده شده ودر اينجا درهمين مرقد فعلي مدفون گرديده است اين پندار نه از لحاظ تاريخي سند ثابتي قابل باور دارد ونه شرع آنرا مي پذيرد ونه عقل بران گواهي ميدهد حقيقت امر اسطورهٴ بيش نيست که خرافه آن را ساخته وشيعه آنرا بافته است و مردم براي اثبات اين امر به افسانه ها وقصه هاي بي بنياد وداستانهاي بي اساس استدلال مي کنند ومي گويند که سلطان حسين بايقرا خوابي ديده که تابوت علي رضي الله عنه در عراق بالاي شتري گذاشته شده واز آنجا شتر آنرا بدون قافله وقافله کش به بلخ آورده ودرينجا دفن شده است. ببينيد اين وجه استدلال است چه عقلي مي تواند چنين استدلال را بپذيرد و چه نقلي مي تواند آنرا تاييد کند؟؟
وگاهي هم بدين بيت جامي استدلال مي کنند:

مردم همه گويند علي در نجف است
در بلخ بيا ببين چه بيت الشرف است
جامي نه عدن گوي نه بين الجبلين
خورشيد يکي ونور او هر طرف است

و حتي اين بيت در قسمت فوقاني رواق پيش روي سمت جنوبي روضه با خط درشت نو شته شده است بيانديشيد آيا براي اثبات يک حقيقت تاريخي امثال چنين گزافه کافي است؟ هر گز!

اين مزار مزعوم از يکطرف از لحاظ واقعيت حقيقت ندارد وهمانند اکثر مزارها اصل مدفون چيز ديگر وکس ديگر است ولي بنام يکتن از شخصيتهاي ساخته شده مشهور ديني وعرفاني بنام مزار فلان پير، وفلان شيخ، شهرت يافته است واز طرف ديگر همين مزارمرکز فساد وخرافات گشته صدها ناروائيها در آنجا صورت مي گيرد که مي توان به نمونه هاي ذيل اشاره کرد:

۱- استعانت به غيرالله
۲- استغاثه ازغيرالله
۳- خواستن اداي حاجت وحل مشکلات از غيرالله
۴- بوسيدن قفل هاي دروازه بنام تبرک وحل مشکل
۵- تقديم نذر به مزار مزعوم
۶- انداختن نذر به ديگ واقع درآنجا بنام نذر ديگ سخي جان
۷- وکارهاي ازين قبيل، وگاهي هم موافقه تن فروشي ميان جوانان فاسد ودوشيزگان حيا دريده وآبرو ريخته درهمين روضه صورت مي گيرد.

آيا تابوت علي رضي الله عنه بخاطر شکل گيري اين همه فساد وخرافات از عراق بدينجا انتقال يافته است ؟!

پرسشي است که پا سخش تعجب وحيرت است وهم بالا شدن جنده بنام جندهٴمولا علي ويا “جندهٴ شاه ولايت مآب” که امروز از کلچر وعنعنه ورسم اجتناب نا پذير مردم افغانستان شده که توسط مراسم دولتي ويژهٴ برافراشته مي شود از کجا نشأت واصل مشروعيت کسب نموده است؟ واينکه جشن نوروز با افراشتن جنده تجليل مي گردد اين ارتباط چه مفهومي دارد؟ ومصدر ارتباط دهنده آن چيست؟

وهم اينکه اين جنده بايد تا چهل روز برا فراشته بوده وميلهٴ گل سرخ که صدها فساد وناروائيهاي مخالف دين وآئين اسلام را با خود ارمغان مي آورد بخاطر چه؟ وچرا همين چهل روز بوده برآن افزوده واز آن کاسته نمي شود؟

اين سؤالهاهمه بيانگرآنست که قبر علي رضي الله عنه هيچگاه در چنين جايي نبوده ومظهر اين همه خرافات وفسادي نيست.

اصلاً موضوع روضه ومزار مزعوم خواستار آنست که رساله بزرگ تحقيقي در موردش نوشته شود اميد در آيندهاي نه چندان دور يا خود نگارندهٴ اين رساله ويا برادر ديگري به چنين کار اقدام نمايد ودرين رساله از لحاظ ارتباطش به نوروز به همين کلمات چند اکتفا شد.

نظرات

مطالب مرتبط

جشن گرفتن نوروز شعيره یی از فرهنگ آریایی، نه اسلامی

اگر توجه نماييم در هر كشور و جغرافيايي كه نشانه يي از تمدن و فرهنگ …

Discover more from سیاح‌آنلاین

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading