معنا و مفهوم لغوی و اصطلاحی سنت

الف: معنای لغوی سنت:

در مورد معنا ومفهوم لغوی سنت باید گفت که واژه ویا اصطلاح (سنت) در قرآن کریم وسنت مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم وهم چنان در لغت وزبان عربی معنای راه وروش، طریقه وشیوه را – خوب باشد آن طریقه ویا بد – افاده میکند.

 وجمع آن سُنَن است ( ۶: ۱۳۷۷۵) .

چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم کفار ومنکرین این امت را از پیروی نمودن راه وروش بد پیشینیان که در نهایت وپایان کار هلاک شدند، اخطار داده فرموده است: « فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّة الْأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّة اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّة اللَّهِ تَحْوِيلًا» ” پس آيا جز سنت [و سرنوشت ‏شوم] پيشينيان را انتظار مى‏برند و هرگز براى سنت‏خدا دگرگونى نخواهى يافت “ ( ۱: فاطر: ۴۳).

هم چنان پیامبر صلی الله علیه وسلم امت وپیروانش را از تقلید کور کورانۀ روشهای نادرست اغیار ودیگران (یهود ونصاری) اخطار داده، فرموده است: « لتتبعُنَّ سَنَنَ من کان قبلکم » ” یعنی متوجه باشید که شما (متاسفانه) روش وطریقه های مذموم پیشینیان را تعقیب وپیروی می کنید”. ( ۴: ۱۵۳۵).

طوریکه خوانندۀ گرامی ملاحظه مینماید در آیت وحدیث فوق سنت به معنای طریقه ویا شیوۀ بد استعمال شده است، اما مثال اینکه سنت مطلق روش وطریقه را – خوب باشد آن روش ویا بد – نیز گفته میشود، این حدیث شریف است که پیامبر صلی الله علیه وسلم دران پیروانش را به پیروی نمودن از روش های نیک وپرهیز نمودن از روش های بد توصیه نموده، فرموده است: « مَنْ سَنَّ فِى الإِسْلاَمِ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَأَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا بَعْدَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَىْءٌ، وَمَنْ سَنَّ فِى الإِسْلاَمِ سُنَّةً سَيِّئَةً كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهَا وَوِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ بَعْدِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَىْءٌ » (۱۰ :۸۶ ).

یعنی کسیکه در اسلام راه وروش خوبی را بنا کند، پس حتما می رسد برایش اجر وپاداش بنا نمودن آن سنت ویا طریقۀ حسنه، وهم چنان اجر وپاداش کسانیکه بعد از وی به آن طریقه وروش عمل نموده اند ، بدون اینکه از ثواب عمل کنندگان چیزی کاسته شود، هم چنان برعکس کسیکه در اسلام سنت وطریقه بدی را بنا نهد، پس حتما می رسد بروی گناه ایجاد وبنا نمودن آن طریقۀ بد، وهم چنان گناه کسانیکه بعد از وی بر آن طریقه عمل نموده اند ، بدون اینکه از گناه ایشان چیزی کاسته شود.

ب : معنای اصطلاحی سنت، ویا کاربرد سنت نزد علما:

با توجه به اصطلاحات مخصوص ویا اغراض واهداف نسبتا متفاوت علمای حدیث، عقاید اسلامی، فقه واصول فقه، واژه ویا کلمۀ (سنت) نزد هریکی از ایشان، کار بردهای متفاوتی داشته است.

چنانچه در اصطلاح علمای حدیث ویا محدثین، سنت مرادف ومماثل حدیث بوده وبر قول، فعل، تایید ویا سکوت پیامبر صلی الله علیه وسلم، یکسان اطلاق میگردد.

بلکه نزد ایشان فراتر از (قول، فعل وتقریر) صفات وروشهای اخلاقی، وهم چنان صفات ومشخصات خِلقی ویا جبلی پیامبر صلی الله علیه وسلم را که از آن به عنوان شمائل نیز تعبیر می گردد، سنت گفته میشود. سنت در اصطلاح علمای اصول فقه که موضوع بحث ایشان را همانا شناسایی دلایل شرع تشکیل میدهد، یکی از دلایل معتبر احکام شرع به شمار رفته وبر هر قول، فعل ویا تقریریکه از پیامبر صلی الله علیه وسلم به غرض تشریع صادر شده باشد، اطلاق می گردد.

در اصطلاح فقهای مذاهب مختلف اسلامی که موضوع اساسی مباحث ایشان همانا احکام تکلیفی است، سنت مانند: فرض، واجب، مستحب ویا مندوب، حرام، مکروه، نام حکمی از احکام شرعی است که افراد مکلف را به فعل وانجام دادن آن ترغیب وتشویق داده میشود، طوریکه فاعل وعامل آن مستحق اجر وثواب گردیده، وتارک آن در صورتیکه ترکش مبنی بر عناد وتکبر نباشد، مستحق عقوبت الهی نمیگردد. اما علمای سلف – مخصوصا علمای بخش عقاید اسلامی – ونیز برخی از فقها سنت را در مقابل بدعت به کار برده اند، وبر اساس این شیوۀ بینش ایشان، افراد ویا گروه هایی که از سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم، روش وطریقۀ صحابه، تابعین وتبع تابعین پیروی نمایند (اهل سنت) ویا پیروان سنت محسوب گردیده، وکسانیکه بر خلاف نقش قدم ایشان رفتار نمایند، از جملۀ (اهل بدعت) محسوب می گردند (۷: ۱۲-۱۶).

وبر همین اساس برخی از علمای سلف، مانند: امام احمد بن حنبل شیبانی وپسرش عبد الله بن الإمام أحمد، امام ابن ابی عاصم، امام ابو بکر خلال، امام ابوبکر مروزی وعلمای دیگر، زیر عنوان بارز (السنة )، ویا (اصول السنة) ویا (أصول اعتقاد أهل السنة) کتابهای ارزشمندی را تالیف نموده اند .

اما منظور ما از کلمه ویا واژۀ سنت در اینجا همانا معنای اولی آن است که با حدیث شریف مرادف می باشد.

جایگاه سنت در دین

با توجه به اینکه سنت پیامبر اسلام بعد از قرآنکریم در مرتبۀ دوم قرار داشته، وسایر اصول ودلایل شرعی متکی بر این دو اصل می باشد، از اهمیت وجایگاه خاصی برخوردار می باشد که تفصیل آن قرار شرح ذیل است.

سنت مانند قرآن وحی الهی است:

سنت ویا حديث پیامبر صلی الله علیه وسلم، مانند قرآن كريم وحی الهیست. به عبارت دیگر آن دسته گفتار وکردار پیغمبر صلی الله علیه وسلم که جنبۀ تشریعی داشته باشد، از وحی نشأت میگیرد.

چنانچه خداوند متعال در این مورد تصریح نموده، فرموده است: « وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى »

” (پیغمبر) از سر هوس سخن نمى‏گويد. اين سخن به جز وحيى كه وحى مى‏ شود نيست (۱: النجم: ۳-۴).

در پرتو آیت فوق باور ما مسلمانان براینست که پیامبر صلی الله علیه وسلم این نوع وحی را نیز مانند قرآن کریم به امت ابلاغ نموده اند.

سنت نبوی مانند قرآن واجب الاتباع است:

با توجه به اینکه سنت نبوی وحی الهی است لذا مانند قرآن کریم واجب الاتباع بوده يك مصدر عمده واساسی برای ثبوت احكام شرعی به شمار ميرود وبر همین اساس الله تعالی در آیات متعدد قرآن کریم با به کار بردن شیوه های متعدد به اطاعت وپيروی نمودن از رسولش تاکید فرموده است.

چنانچه در برخی آیات، خداوند متعال اطاعت وپیروی نمودن از رسول وپیامبرش را در ردیف اطاعت خودش ذکر نموده وبه آن مسلمانان را مامور ساخته است که چند نمونۀ آن را میتوان در اینجا تذکر داد.

خداوند متعال فرموده است: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ » ” اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد “ ( ۱: النساء: ۵۹).

ونیز فرموده است « قُلْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ فإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ » ، ” بگو خدا و پيامبر [او] را اطاعت كنيد. پس اگر رويگردان شدند قطعا خداوند كافران را دوست ندارد ” ﴿ ۱ : آل عمران: ۳۲﴾ .

در برخی آیات دیگر اطاعت وپیروی از رسول را به طور مستقل در ردیف سایر فرایض قرار داده است طوریکه فرموده است: « وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ » ، ” و نماز را برپا كنيد و زكات را بدهيد و پيامبر [خدا] را فرمان بريد تا مورد رحمت قرار گيريد “. (۱: النور: ۵۶).

ودر یک آیت دیگر تنها اطاعت را هدف ومقصد بعثت رسول معرفی نموده، فرموده است : « وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ »، ” و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند”. ( ۱: النساء: ۶۴).

در برخی آیات دیگر خداوند متعال پيروی نمودن از رسول را بمثابه پيروي نمودن از خودش قرار داده است طوریکه فرموده است: « مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا »، ” هر كس از پيامبر فرمان برد در حقيقت‏ خدا را فرمان برده و هر كس رويگردان شود ما تو را بر ايشان نگهبان نفرستاده‏ايم . ( ۱ : النساء: ۸۰).

سنت مانند قرآن یکی از مراجع حل وفصل نزاع به شمار میرود.

سنت ویا حدیث نبوی مانند قرآن کریم یکی از مصادر حل وفصل نزاع واختلافات ذات البینی مسلمانان به شمار میرود.

طوریکه می بینیم خداوند متعال در قرآن کریم مسلمانان را امر وتوصیه نموده است تا در هنگام بروز نزاع واختلاف، حل وفصل امور مورد نزاع خویش را به طرف الله جل جلاله ورسول برگزیدۀ وی محمد صلی الله علیه وسلم ارجاع نمایند.

چنانچه در این مورد فرموده است: « فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً »، ” پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيك ‏فرجام ‏تراست ( ۱: النساء: ۵۹).

ومنظور از ارجاع ویا برگردانیدن حل اختلاف وخصومات به طرف الله جل جلاله ورسول وی همانا ارجاع وبرگردانیدن امور متنازع فیها به طرف کتاب الله (قرآن کریم)، وشخص رسول در وقت حیات وزنده بودن شان، وسنت واحادیث وی بعد از وفات ایشان است.

نکتۀ بسیار مهمی که در این آیت کریمه به آن تاکید شده این است که خداوند متعال در این آیت ارجاع حل نزاعات در مسایل دینی را به طرف (کتاب وسنت) نشانه وعلامۀ ایمان قرار داده است، طوریکه فرموده است: « إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ »، ” اگر واقعا به خدا و روز بازپسين ايمان داريد “.

خداوند متعال طوریکه ارجاع امور متنازع فیها را به طرف کتاب الله وسنت رسول الله یکی از تقاضاها ویا نشانه های ایمان قرار داده است، هم چنان برعکس ارجاع ننمودن ویا گوش ندادن به حكم رسول ويا مخالفت از حكم وفيصلۀ رسول را در آیات دیگر خلاف تقاضای ايمان قرار داده است .

چنانچه در مورد نفی ایمان از کسانیکه به حکم وفیصلۀ رسول قناعت نمی نمایند، فرموده است: « فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا »، ” ولى چنين نيست به پروردگارت قسم كه ايمان نمى‏آورند مگر آنكه تو را در مورد آنچه ميان آنان مايه اختلاف است داور گردانند سپس از حكمى كه كرده‏اى در دلهايشان احساس ناراحتى [و ترديد] نكنند و كاملا سر تسليم فرود آورند “.( ۱: النساء: ۶۵).

شکی نیست که این حکم یعنی ارجاع وبرگرداندن امور متنازع فیها به طرف کتاب الله، وسنت رسول وی تا روز قیامت ادامه داشته وساری المفعول می باشد، که این در ذات خود دلیل واضحی است بر اینکه سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم یکی از مصادر حل وفصل نزاع واختلافات مسلمانان به شمار میرود وشکی نیست که این نکته به ذات خود جایگاه سنت را در دین به خوبی مشخص وواضح میسازد.

سنت مهم ترین وسیلۀ تبیین وتوضیح قرآن کریم است:

سنت ویا حدیث پيامبر صلي الله عليه وسلم علاوه بر اينكه در ذات خود دومین مرجع احكام شرعی ودینی است که این امر به تنهایی جایگاه سنت را روشن می سازد، هم چنان از اين جهت كه مهم ترین وسيلۀ تبيين وتوضيح مرجع اول احكام اسلامی (قرآن کریم) است، نیزحايز اهميت فوق العاده مي باشد. طوریکه خداوند متعال بیان وتوضیح قرآن کریم را یکی از وظایف عمدۀ پیامبر صلی الله علیه وسلم قرار داده، فرموده است: « وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿ ۱: سورۀ نحل: ۴۴﴾ . ” و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى . باشد كه آنان بيانديشند “.

چنانچه پیامبر صلی الله علیه وسلم که تمام اخلاق وعملکردهایش ممثل واقعی قرآن بود، به تاسی از این توصیه پروردگارش برخی آیات مجمل ومشکل قرآن کریم را تفسیر وتوضیح نمود، برخی نصوص عام و مطلق قرآن کریم را خاص ومقید ساخت ودر ضمن برخی احکام جدید ومستقل را که در قرآن دیده نمی شد، معرفی نموده فرمود: « أَلاَ إِنِّى أُوتِيتُ الْكِتَابَ وَمِثْلَهُ مَعَهُ أَلاَ يُوشِكُ رَجُلٌ شَبْعَانُ عَلَى أَرِيكَتِهِ يَقُولُ عَلَيْكُمْ بِهَذَا الْقُرْآنِ فَمَا وَجَدْتُمْ فِيهِ مِنْ حَلاَلٍ فَأَحِلُّوهُ وَمَا وَجَدْتُمْ فِيهِ مِنْ حَرَامٍ فَحَرِّمُوهُ أَلاَ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ لَحْمُ الْحِمَارِ الأَهْلِىِّ وَلاَ كُلُّ ذِى نَابٍ مِنَ السَّبُعِ وَلاَ لُقَطَةُ مُعَاهِدٍ إِلاَّ أَنْ يَسْتَغْنِىَ عَنْهَا صَاحِبُهَا ».

یعنی آگاه باشید که به من کتاب (قرآن کریم )، وهم چنان مانند آن را که حدیث است نیز داده شده است، آگاه باشید که با گذشت وقت وزمان نه چندان دور مرد شکم سیری بیاید، بر تخت واریکه اش تکیه زده وبه شما بگوید: تنها قرآن را با خود داشته باشید! حلال آن را حلال وحرامش را حرام بدانید! آگاه باشید که خوردن گوشت خران خانگی برای شما حلال نیست که قرآن کریم از حرام بودن آن یاد آور نشده است، هم چنان آگاه باشید که حیوان اشک دار که خاصیت پاره کردن را دارد برای شما حلال نیست، هم چنین گرفتن ویا برداشتن مال ومتاع گم شدۀ هیچ انسان حتی کافر معاهد بشما حلال نیست مگر در صورتیکه صاحبش بر اساس عدم نیاز مندی آن را انداخته باشد. ( ۳: ۵۰۳). با توجه به اهمیت سنت در تبیین وتوضیح دین واحکام آن، خداوند متعال در آیات متعدد قرآن کریم کسانی را که از سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم مخالفت می ورزند، مورد تهدید وزجر شدید قرار داده وعمل ایشان را سبب نزول عذاب قرار داده است. طوریکه یکی از شیوه های تهدید آمیز را در سورۀ حشر ملاحظه می کنیم که خداوند متعال فرموده است: « وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ، ” آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت بازايستيد و از خدا پروا بداريد كه خدا سخت‏كيفر است “ ( ۱: الحشر: ۷).

از این آیۀ کریمه دانسته میشود که تخلف از اوامر ونواهی پیامبر صلی الله علیه وسلم پیامد بسیار بدی داشته، وشخص تخلف کننده با این عملش خودرا هدف عقوبت الهی قرار میدهد. نوعیت این عقوبت ویا عذاب چطور خواهد بود ؟ تفصیل آنرا خداوند متعال در آیت دیگری چنین بیان نموده است: « فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ، ” پس كسانى كه از فرمان او تمرد مى ‏كنند بترسند كه مبادا بلايى بديشان رسد يا به عذابى دردناك گرفتار شوند ” (۱: النور: ۶۳).

در این آیت طوریکه دیده میشود خداوند متعال برای تخلف کنندگان از اوامر واحکام پیامبر صلی الله علیه وسلم یکی از این دو وعید را تعیین نموده است:

اول: مواجه شدن با کدام فتنه وبلایی که در نتیجۀ آن انسان ازمسیر هدایت منحرف گردیده، در دامن کفر وضلالت سقوط می کند.

دوم: مواجه شدن به عذاب الیم ودردناک در دنیا ویا در آخرت. در دنیا به وسیلۀ قتل، مرضهای مهلک، وسایر آفات وحوادث تلخ وکشنده ای که کفار بسا اوقات با آن مواجه می شوند. عذاب الیم در آخرت همانا جهنم وآتش دوزخ است.

در یک آیت دیگر خداوند متعال عدم اطاعت از سنت پیامبر را مرادف اطاعت از هوا وهوس قرار داده است یعنی کسیکه از سنت پیامبر اطاعت نکند حتما از هوا وخواهش های خود اطاعت می کند که پیامد زشتی را در قبال دارد. چنانچه فرموده است: « فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ » . ” پس اگر تو را اجابت نكردند بدان كه فقط هوسهاى خود را پيروى مى ‏كنند و كيست گمراه ‏تر از آنكه بى‏ راهنمايى خدا از هوسش پيروى كند؟ بى‏ ترديد خدا مردم ستمگررا راهنمايى نمى ‏كند “(۱: القصص: ۵۰).

وهم چنان نتیجه وپیامد زشت وشوم عدم اطاعت از سنت وروش پیامبر را خود پیامبر صلی الله علیه وسلم در یک حدیث چنین بیان داشته اند: « کلکم یدخل الجنة إلا من أبی، فقالوا: یا رسول الله! ومن یأبی؟! قال: من أطاعنی دخل الجنة، ومن عصانی فقد أبی» .

یعنی همۀ شما داخل بهشت خواهید شد مگر کسیکه از رفتن به بهشت خودش ابا ورزد. اصحاب با لهجۀ بسیار شگفت انگیز پرسیدند: ای رسول خدا کسی هست که از رفتن به جنت ابا ورزد؟ پیامیر صلی الله علیه وسلم فرمودند: کسیکه از من اطاعت کند بهشت خواهد رفت ولی کسیکه نافرمانی مرا کند او از رفتن به بهشت ابا ورزیده است (۴: ۶۸۵۸).

اکنون به خاطر توضیح بیشتر میتوان دونمونۀ زنده را برای اطاعت از سنت وروش پیامبر صلی الله علیه وسلم وعدم اطاعت از آن که درعصر خود پیامبر صلی الله علیه وسلم اتفاق افتاده بود، به طور مثال ذکر کرد.

در مورد شتافتن به طاعت پیامبر صلی الله علیه وسلم که شیوۀ هر مسلمان صادق وراستین است حدیثی آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم در دست مردی انگشتری طلایی را مشاهده نمود، برایش گفت: « یعمد أحدکم إلی جمرة من نار فیضعها فی یده ». یعنی جای بس تعجب است که کسی از شما اخگری ازآتش را عمدادر دستش می نهد! سپس انگشتری را از دست آن شخص بیرون نموده دور انداختند. زمانیکه پیامبر صلی الله علیه وسلم از مجلس برخاسته رفتند وانگشتری طلایی هم روی زمین افتاده بود. مردمان موجود در صحنه به صاحب انگشتری گفتند: چه میشود که انگشتری ات را برداشته واز آن مستفید شوی؟ صاحب انگشتری گفت: « والله لا آخذه وقد طرحه رسول الله صلی الله علیه وسلم » (۱۰: ۸۶۷). یعنی قسم به خدا چیزی را که پیامبرصلی الله علیه وسلم دور انداخته باشد، من هرگزآنرادردستم نخواهم گرفت .

این است نمونۀ زنده اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وسلم .

نمونۀ عدم اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وسلم را با پیامد زشت ان در روایت دیگری باید دید.

در روایات آمده است که مردی نان ویا غذا را به دست چپش میخورد. پیامبر صلی الله علیه وسلم امر فرمود تا نان را به دست راستش بخورد، اما آن شخص بر اساس تکبر وخود خواهی از اجابت وپذیرفتن امر پیامبر صلی الله علیه وسلم امتناع ورزیده به دروغ گفت: من نمیتوانم. پیامبر صلی الله علیه وسلم از این برخورد وی ناراحت شده در موردش دعای بد نموده فرمود: « لا استطعت » یعنی برای همیش نتوانی. در همان لحظه دست آن مرد خشک شد وبعد از آن دوباره قادر نشد تا دستش را تا دهانش بالا کند ( ۱۰: ۸۳۸).

اکنون تفاوتی را که میان این دونفر است، میتوان درک کرد که یکی به اساس تکبر میگوید من به دست راستم غذا خورده نمیتوانم ودیگری میگوید من هرگز آماده نیستم تا انگشتری را که پیامبر صلی الله علیه وسلم انداخته است دوباره بدست خود بگیرم.

اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وسلم وسنت وی یکی از تقاضاهای (کلمۀ شهادت) به شمار میرود:

عمل نمودن به سنت از مقتضيات شهادت به رسالت پيامبر است

نقطۀ مهم دیگر در مورد جایگاه سنت در دین اینست که اطاعت وپيروی نمودن از پيامبر صلی الله علیه وسلم وعمل نمودن به سنت ايشان يكی از مقتضيات عمدۀ شهادت دادن به رسالت آنجناب است ؛ زيرا تقاضاي خواندن وگفتن كلمه شهادت ( أشهد أن محمدا رسول الله ) طوريكه علماگفته اند، پنج چيز است:

(۱) اطاعت وپيروي نمودن از اوامر وفرامين پيامبر صلي الله عليه وسلم.

(۲) تصديق كردن به تمام گفته ها وفرموده هاي او.

(۳) باز ايستادن از همه آن چيزي كه پيامبر صلي الله عليه وسلم از آن منع فرموده است.

(۴) محبت داشتن با پيامبر، ويا دوست داشتن پيامبر بيشتر از دوست داشتن هر كس ديگر.

(۵) انجام دادن تمام عبادات مطابق روش وطريقه او .

نیازمندی تمام علوم و معارف اسلامی به سنت:

نقطه مهم دیگری که جایگاه حديث ویا سنت را در دین اسلام مشخص می سازد این است که فهم ودرک سایر علوم ومعارف اسلامی مانند تفسير، عقاید،فقه، واصول فقه بدون شناخت ومعرفت سنت ویا حدیث امکان پذیر نمی باشد، وهرعالم مفسر، متکلم، فقیه ویا اصولی اگر در مورد سنت، انواع ومشخصات آن آگاهی کامل نداشته باشد، بسیار زود مرتكب خطا واشتباه گرديده، ديگران را هم در خطا افگنده از مسير سالم منحرف ميگردد.

بدون در نظر داشت سنت، عمل نمودن بر دین بیرون از امکان است:

علاوه بر آنچه گفته شد، هر مسلمان باید به خاطر داشته باشد که به غرض اقامت دين وعمل نمودن بر احکام ومقررات آن، برگشت ورجوع نمودن به طرف سنت ويا حديث يك ضرورت غير انكار نا پذير تلقی می گردد زيرا كسيكه تنها به قرآن اكتفا نمايد وچنین گمان داشته باشد که قرآن به تنهایی کفایت می کند، پس شيوه وكيفيت ادا كردن نماز، شروط، اركان واوقات آن وهم چنان نصاب ومقدار زكات، مفطرات وشكننده هاي روزه را از كجا میتواند اخذ نماید؟.

بر همین اساس پیامبر صلی الله علیه وسلم گاهی سنت را مثل قرآن قرار داده،گاهی عمل به سنت را به مثابۀ عمل به قرآن قرار داده است. طوریکه در مورد مماثلت سنت با قرآن فرموده است: « ألا وإني أو تيت القرآن ومثله ومعه »، ” به من قرآن ومثل آن نیز داده شده است ” (۳: ۵۰۳) .

ودر مورد اینکه حرمت ثابت شده با سنت، به مثابۀ حرمت ثابت با قرآن است، فرموده است: « ألا وإن ما حرم رسول الله مثل ما حرم الله »، یعنی آنچه را رسول حرام قرار داده مانند همان چیزهاییست که خداوند حرام قرار داده است (۲: ۱۲).

پس از روایات فوق این حقیقت را هر کس میتواند درک نماید که سنت ويا حديث در صورتيكه از صحت برخوردار بوده وبه ثبوت رسیده باشد، بر اساس احادیث فوق در وجوب پیروی واتباع مثل قرآن بوده، عمل كردن مطابق آن، امریست حتمی وضروری، طوریکه بدون در نظر داشت آن عمل نمودن بر قرآن واحكام آن امر غير ممكن به نظر ميرسد. از لابلای گفته های فوق که سنت مانند قرآن وحی الهیست وسنت مانند قرآن واجب الاتباع است وسنت با قرآن یکجا مصدر دین وتشریع اسلامی است، بدون در نظر داشت سنت عمل نمودن به دین واحکام آن ممکن نیست، وهم چنان سنت وسیلۀ مهم توضیح وتبیین قرآن است، از لابلای تمام گفته های فوق این حقیقت معلوم میگرددکه سنت وقرآن هردو با یکدیگر طوری تلازم دارندکه ( لا إله إلا الله) و ( محمد رسول الله ) با یکدیگر متلازم اند.

تلازم قرآن وسنت با یکدیگر، مانند تلازم ( لا إله إلا الله) و ( محمد رسول الله) با یکدیگر است: پس کسیکه سنت را نپذیرد، قرآن را نیز نپذیرفته است.

برهمین اساس امام سیوطی رح انکار از سنت را کفر قرار داده، گفته است: « من أنکر کون حدیث النبی صلی الله علیه وسلم قولا کان أو فعلا بشرطه المعروف فی الأصول حجة، کفر وخرج عن دائرة الإسلام وحشر مع الیهود والنصاری . .»، یعنی کسیکه از حجت ودلیل بودن حدیث نبوی اعم از اینکه قولی باشد آن حدیث یا فعلی، انکار ورزد البته بعد از اینکه شرایط ومعیار های پذیرفته شدۀ صحت حدیث دران موجود باشد، آن شخص به سبب انکار نمودنش از حجت ودلیل بودن سنت کافر گردیده واز دائرۀ اسلام بیرون میگردد وروز قیامت با یهود ونصاری یکجا حشر میگردد (۸: ۵).

با توجه بر اهميت، مقام ویا منزلتی كه سنت ویا حديث در چوكات شريعت اسلامي دارد، پيامبر صلي الله عليه وسلم همواره امتش را به حفظ وروايت حديث ونقل بدون كم وكاست آن ترغيب وتشويق نموده، فرموده اند: « نضر الله امرءاً سمع مقالتي فوعاها وحفظها ثم أداها كما سمعها »، ” خداوند آن مرد را تر وتازه نگهدارد که به قول وحرف من گوش می نهد وسپس آن را حفظ می کند وطوریکه شنیده به دیگران می رساند”، (۳: ۴۰۴).

وهمچنان پیامبر صلی الله علیه وسلم بعد از ارائۀ خطبه تاریخی حجة الوداع مردم وسامعین حاضر در صحنه را به تبلیغ آنچه شنیده اند امر نموده، فرمودند: « فلیبلغ الشاهد منکم الغائب، فرب مبلغ أوعی من سامع » (۴: ۶۷).

یعنی اشخاص حاضر در صحنه باید به افراد غایب از صحنه ابلاغ نماید ؛ زیرا بسا افرادیکه مستقیما نشنیده اند نسبت به کسانی که شنیده اند شاید فهمیده تر باشند.

این بود نکات چندی پیرامون (سنت وجایگاه رفیع آن در دین اسلام) که بمناسبت اعادۀ چاپ مجلۀ علمی وتحقیقی شرعیات خدمت خوانندگان تقدیم شد. خدا کند که ما مسلمانان با رجوع نمودن مجدد وصادقانه به طرف کتاب الله وسنت رسول الله صلی الله علیه وسلم که راز ورمز واقعی وحدت ویکپارچه گی مسلمانان است، عزت وشرف سلب شده ویا از دست رفتۀ خودرا دوباره به دست بیاوریم.

نتایج

آنچه را که زیر عنوان نتایج باید گنجانید امور ذیل اند:

سنت در لغت معنای راه وروش، طریقه ویا شیوه را خوب باشد یا بد افاده میکند ودر اصطلاح عبارت است از هر قول، فعل، اقرار ویا تائیدی که از پیامبر صلی الله علیه وسلم صادر شده باشد.

سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم از لحاظ اینکه دومین دستور فکری وعملی مسلمانان ویا به عبارت دیگر دومین مصدر شریعت اسلامی ودر عین زمان مبین ومفسر مصدر اول قرآن کریم بوده در دین اسلام از اهمیت وجایگاه ویژه ای برخوردار می باشد .

فهم وتفسیر قرآن ونیز عمل نمودن به احکام آن بدون در نظر داشت سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم امریست غیر ممکن وغیر عملی.

سنت ویا حدیث هم مانند قرآن وحی الهی است.

سنت هم مانند قرآن واجب الاتباع بوده ویک مصدر عمده واساسی برای ثبوت احکام شرعی به شمار میرود.

سنت ویا حدیث نبوی یکی از مصادر حل وفصل نزاع واختلافات ذات البینی مسلمانان به شمار میرود.

سنت ویا حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم علاوه بر اینکه در ذات خود دومین مرجع احکام شرعیست.از این جهت نیز که وسیلۀ تبیین وتوضیح مرجع اول احکام اسلامی (قرآن کریم) است، حایز اهمیت فوق العاده می باشد.

خداوند متعال در آیات متعدد کسانی را که از سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم مخالفت می ورزند مورد تهدید، زجر وعتاب شدید قرار داده است.

اطاعت وپیروی از پیامبر صلی الله علیه وسلم وعمل نمودن به سنت او یکی از مقتضیات عمدۀ ایمان داشتن به رسالت وی است.

بدون برگشت به طرف سنت اقامۀ دین وعمل نمودن به آن امریست غیر ممکن .

تلازم سنت با قرآن مانند تلازم ( لا إله إلا الله ) و( محمد رسول الله ) است.

پوهندوی دکتورعبدالباری حمیدی

______________________________________________________________

مآخذ

قرآن كريم .

ابن ماجه، محمد بن یزید القزوینی : سنن ابن ماجه. ریاض: بیت الأفکار الدولیة ۱۹۹۹م.

أبوداود، سلیمان بن الأشعث السجستانی: سنن أبی داود. ریاض: بیت الأفکار الدولیة ۱۹۹۹م.

بخاري، محمد بن اسماعيل: صحيح البخاري. ریاض: دار السلام، ۱۹۹۷م.

ترمذي، أبو عیسی محمد بن عيسي بن سورة: جامع الترمذي. ریاض: بیت الأفکار الدولیة، ۱۹۹۹م.

دهخدا، علي اكبر . لغت نامه، ج:۹٫ ايران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم ۱۳۷۷ش.

سلفی، محمد لقمان. السنة حجیتها ومکانتها فی الإسلام. مکتبة الإیمان، المدینة المنورة.

سیوطی، جلال الدین. مفتاح الجنة فی الاحتجاج بالسنة، مدینۀ منورة، الجامعة الإسلامیة .

مالک بن أنس: الموطأ . الکویت : جمعیة إحیاء التراث.

نیشاپوری، أبو الحسین مسلم بن حجاج القشیری. صحيح مسلم .ریاض: بيت الأفكار الدولية ۱۹۹۸م.

ماهنامه شرعيات، دور دوم، شماره اول، تابستان ۱۳۸۹

نظرات

مطالب مرتبط

قرآن عظیم الشان به شکل امروزی چگونه جمع آورى شد؟

سؤال طوري كه ميدانيد قرآن پاك به حضرت محمد صلى الله عليه وسلم به شكل …

Discover more from سیاح‌آنلاین

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading