گزارش تازهی سیگار یا بازرس ویژهی ایالات متحدهی امریکا برای بازسازی افغانستان نشان میدهد که مقامهای پیشین معارف افغانستان به نام مکتبها، آموزگاران و مدیران مکتبهایی که اصلاً وجود نداشتهاند، پول به دست آوردهاند و مصرف این پولها را حساب داده اند.
پیش از این وزیر تازهی معارف کشور نیز از مصرف شدن پولهای بسیاری در مکتبهایی خبر داده است که فعال نیستند.
با یک جستجوی ساده در گوگل میتوان دریافت که چه پولهای کلانی زیرنام معارف به افغانستان سرازیر شد که اگر خاینان در راس آن قرار نمیداشتند، میشد شاهد تغییرات بنیادی در مهمترین عرصه حیات جامعه ما بود.
این درحالیست که وزارت معارف طی چهارده سال گذشته از کمکهای بزرگ و فراوان نهادهای مختلف جهانی برخوردار بود اما قسمت اعظم آن حیف و میل شده به جیب مقامات رفت. در دوران وزارت یونس قانونی او متهم بود که بیست و پنج میلیون دالر را به جیب زده است و در سالهایی که احمد مشاهد، نورمحمد قرقین و فاروق وردک نیز رهبری وزارت را به دست داشتند همیشه سخن از فساد لجامگسیخته و خیانت به تعلیم و تربیت کودکان ما در این وزارت به گوش میرسید.
درین میان فاروق وردک که بیش از شش سال در پست وزرات معارف لمیده بود، همیشه دروغهای شاخدار و بیشرمانهای در مورد وضعیت معارف پیشکش میکرد. مثلا او به تاریخ ۲۷ حمل ۱۳۹۲ در مراسمی در کابل اینچنین به سبک گوبلز (وزیر تبلیغات هیتلر) لاف زد:
«با تطبیق برنامههایی که برای ده سال آینده در نظر گرفتهایم و راه های تمویل آن را نیز جست و جو کردهایم؛ افغانستان با نظام تعلیمی منطقه نه بلکه با نظام های تعلیمی جهان رقابت خواهد کرد.»
«رادیو آزادی» به تاریخ ۵ میزان ۱۳۹۳، به نقل از رهبری وزارت معارف، تعداد شاگردان مکاتب افغانستان را یازده اعشاریه پنج میلیون دختر و پسر گزارش داد در حالیکه اسدالله حنیف به پارلمان گفت این ارقام نادرست بوده و رقم واقعی بسیار کمتر از این تعداد است و ثانیا او اعتراف نمود که «در معارف ما کمیت داریم اما کیفیت نه.»
فاروق وردک به تاریخ ۱۸ حمل ۱۳۹۲ به سناتورانی که از وجود غلط های فراوان در کتب درسی مکاتب شکایت داشتند چلنج داد که اگر کسی یک اشتباه در کتابها یافتند او از مقامش استعفا خواهد داد. همان روز در شبکههای اجتماعی فراوان صفحات دارای غلطهای فاحش املایی از لابلای کتب چاپ وزارت معارف به اشتراک گذاشته شد، اما صدایی از فاروق وردک برنخاست و تا آخر خود را به این کرسی شرش کرده با دروغ و ریاکاری به چشم مردم خاک پاشید.
این گزافهگویی ها در حالی صورت میگرفت که حتی در اکثر مکاتب پایتخت از تعلیم و تربیه خبری نیست و عمدتا فارغان بیسواد به جامعه تقدیم میکنند. وضعیت معارف در ولایات را از این گزارش میشود حدس زد: به تاریخ ۷ دسامبر ۲۰۱۴ اعضای شورای ولایتی و مقامات ریاست معارف زابل به رسانهها گفتند که در آن ولایت ۲۳۸ مکتب موجود است که از میان آن ۹۲ باب آن باز بوده اما معاش و امکانات مکاتب بسته شده مستقیم به طالبان واریز میگردد و وزارت باوجود اطلاع از آن اقدامی نمیکند.
در ضمن برای دانستن وضعیت واقعی مکاتب افغانستان فقط کافیست گزارش «طلوع نیوز» به تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۴ در مورد مکاتب خوست، گزارش خبرگزاری «پژواک» (۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴) تحت عنوان «امتیازات مکاتب مسدودشدۀ دخترانه درغور به جیب معارف و يا مخالفان مسلح ميريزد» را از نظر گذشتاند.
در دولت متشکل از مهرههای استخباراتی غرب و عوامل تیرهروزی ملت، عناصر فاسد و خاین نهتنها محاکمه و مجازات نمیشوند بلکه به کرسی های بلندتری نصب میشوند. مگر شاهمهره فاسدان به نام عمر زاخیلوال با آنهمه دوسیههای غارتگری و چپاولش محاکمه شد که فاروق وردک و نظایر شان پای میز محاکمه کشانیده شوند؟
ریشه بسا بدبختیهای افغانستان در بیسوادی مردم ما نهفته است ازینرو تعلیم و تربیه نقش مهمی در بیداری ملت و آبادانی وطن ما دارد. آنانی از بودجه معارف به جیب میزنند و در برابر تربیت کودکان ما سنگاندازی میکنند، در واقع خاینان ملی و عناصر پلیدی اند که باید امروز یا فردا به جزای اعمال شان برسند.
دولتی که مقامات فاسد و پوشالیاش ادامه حیات شان را در کور و کر نگهداشتن مردم میبینند، هرگز برای رشد معارف کار جدی انجام نخواهد داد از همینرو یک تروریست گلبدینیای را به این پست گماشتند که هیچگاهی مورد بازخواست قرار نخواهد گرفت، اما روزی رسیدنیست که ملت یکچنین شیادان را به جزای شان برسانند.