علامه محمد اقبال لاهوری، مردی که با قرآن و پیامبر، انس جاویدانه داشت (۲)

قسمت دوم

شعر و آغاز شاعری اقبال
اقبال از نادر شاعرانی است که شعر را در خدمت اندیشه هایش قرار داده و هر بیت از سروده هایش حامل اندیشه های والا و پیام آور روح بلندی است که قسمتی از بیداری شرق را می توان در دل ابیات هدفمندانه ی اقبال ریشه یابی کرد! اقبال همان گونه که احمد سروش در مقدمه ی دیوان اشعار این مرد بزرگ می نویسد:»

شاعری در رديف قهرمانان جاويد شعر فارسي از قبيل مولانا جلال الدين بلخي و حافظ است، اقبال سبک و مکتب جديدی در شعر فارسي تأسيس کرده که حقا بايد سبک او را سبک اقبال ناميد و قرن ادبي حاضر را بايد به نام نامي او مزين ساخت«.

بسواد ديـده ای تو نظر آفريده ام مـن
بخـمير تو جهاني دگر آفريده ام مـن
همه خاوران بخوابي که نهان ز چشم انجم
بسرود زنده گاني سحر آفـريده ام من

نسلي که در شبه قاره ی هند برای آزادی و استقلال پيروزمندانه مبارزه کرد يک نسل قهرمان بود، در ميان این نسل قهرمان و آزادی خواه علامه اقبال کسی است که آزادی و آزاده گی را توانست در قلب ها و اندیشه ها نهادینه کند؛ اما او برای تأثير اندیشه های بلندش قالب شعر دری را برگزید و از شيوه ی شاعران بلند انديش دری زبان استفاده کرده است و بزرگ ترین پیامش در قالب شعر فارسی این است:

چون چراغ لاله سوزم در خيابان شما
ای جوانان عجم جان من و جان شما

آری! عنصر اصلي شعر اقبال انديشه است. او در اصل خود را شاعر نمي داند و شعر را وسيله ای برای انتقال افکارش مي شناسد.
او در نامه ای مي نويسد: »در شاعری به زيبايي کلمات و فنون ادبي و نازک خيالي توجهي ندارم، مقصودم فقط اين است که انقلابي در افکار ايجاد کنم«.
هرچند پژوهش گران اشعار اقبال، او را متأثر از شاعران پارسي گوی سبک هندی، مانند ابوالمعاني بيدل، غني کشميری و… می دانند؛ اما بايد طبق گفتار خود اقبال سيالکوتي نوشت که بيش از همه از شاعران پارسي گوی جهان و منطقه از شعر مولانا جلال الدين محمد بلخي متأثر بوده، مهم ترين مثنوي های اقبال: (اسرار خودی، رموز بي خودی، بنده گي نامه، جاويد نامه، پس چه بايدکرد، ای اقوام مشرق؟!، و مسافر) در وزن مثنوی معنوی سروده شده است .
اقبال از چهره های تأثيرگذار تاريخ انديشه و شعر معاصر به شمار مي آيد و در قلمرو انديشه ی بسياری از مسلمانان که طرفدار احيای فکر ديني و تجديد بنای انديشه ی مذهبي يا رنسانس اسلامي بودند، از انديشه های او تأثير پذيرفته اند. مي گويند: داکتر علي شريعتي بيش از ديگران از انديشه ی اقبال متأثر بوده است، اين طور که انديشه ی محوری اقبال که در نظريه ی »خودی« متجلي است، در منظومه ی فکری داکتر شريعتي به شکل نظريه ی »بازگشت به خويشتن« ظاهر مي شود .

آثار مهم ا قبال لاهوری
اقبال لاهوری آثار زیادی در زمینه های مختلف دارد؛ اما آن چه از آن میان شهرت بسیار دارد و از جمله ی آثار مهم بر شمرده می شود عبارت از کتاب »احیای فکر دینی« و رساله ی دوره ی دکتورای وی یعنی »انکشاف ماوراء الطبیعه« در فارسی که تحت عنوان »سیر فلسفه در ایران« انتشار یافته است، می باشد.
کتاب نخست به عنوان یک کتاب ایدیولوژیک برای مسلمانان و دومین کتاب به عنوان یکی از نخستین تحقیقات علمی در باره ی فلسفه ی شرق در دوره ی قبل از اسلام و بعد از اسلام از اهمیت ویژه یی برخوردار است.
اشعار دری اقبال تحت عناوین: »پیام مشرق، اسرار و رموز، جاوید نامه، مثنوی پس چه باید کرد؟ مسافر و ارمغان حجاز« تنظیم گردیده است و در میان دری زبانان شهرت فراوانی دارد.

راهبرد فکری اقبال
اگر فقط به عناوین آثار اقبال که قبلاً از آن تذکر به عمل آمد، دقت صورت بگیرد خواننده ی آگاه از فکر و ایدیولوژی در می یابد که اقبال به عنوان یک نظریه پرداز، ایجاد جامعه ی اسلامی را با در نظر داشت پیشرفت های تمدن و فرهنگ امروز جهان هدف کارهای فکری و ادبی خود قرار داده بود و می خواست با اشعار و آثار خود نوعی از تحرک را جهت فعالیت های فکری و ادبی برای خواننده گان به خصوص خواننده گان دری زبان پدید بیاورد تا آن ها بتوانند جامعه را از خواب غفلت بیرون آورند و به کار و کوشش و سازنده گی سوق دهند.

کار و شیوه های فکری و ادبی اقبال
یک بررسی اجمالی از آثار اقبال نشــان می دهد که وی روش هایی را که به کار می گیرد، از یک طرف با امور انفسی ارتباط دارد؛ چنان که به خودی و شخصیت فردی توجه می کند و می خواهد آدمی را به خود متوجه سازد و از سوی دیگر به امور آفاقی ارتباط دارد که در آن کار و سازنده گی وارزش های این جهانی پر ارزش جلوه می کند.
البته در این میان از یک طرف مقایسه یی را به کار می گیرد و زنده گی غربیان را در مقایسه با زنده گی شرق نشان می دهد از سوی دیگر، با نگاه به تاریخ، شخصیت های بزرگ جهان اسلام را الگوهایی از پیشرفت مسلمانان در دوره های طلایی چون عهد سلطان محمود غزنوی ارائه می دارد و بالاخره با استفاده از روش درون گرا و بیرون گرا خواننده را از یک طرف به خودش متوجه می سازد و از سوی دیگر به جهان و طبیعت.

اقبال و جهان اسلام
اقبال خود را یک مسلمان متعهد و رسالتمند می داند که می خواهد ارزش هایی را که در اسلام مطرح است و مسلمانان آن را به فراموشی سپرده اند، از طریق آثار خود توضیح دهد و بگوید که آن چه از ضعف هایی که در جهـان امروز وجود دارد، توسط ارزش های اسلامی از میان می رود یعنی پیشرفت های مادی را در پیوند با ارزش های اسلامی کمال یافته می پندارد و نبود آن ارزش ها را برای جهان مادی یک نقیصه تعبیر می کند.

اقبـال، افغانستان و جریان های علمی فکری
اقبال به افغانستان به عنوان کشوری می نگریسته که وارث تمدن های بزرگ عهد اسلامی است. در زمان معاصر نخستین کشوری است که از یوغ استعمار رهایی یافته و می تواند الگویی برای سایر کشورهای مسلمان قرار بگیرد، به همین جهت کتاب »پیام مشرق« را با پیشکش به حضور امان الله خان آغاز نموده است.
از مهم ترین ویژه گی های اقبال این است که امور را با نگرش های علمی سـامـان می بخشد و نمی خواهد امور را به شکل تقلیدی یا احساساتی مطرح کند بلکه هر مسأله را تحلیل، مقایسه و اجزاء آن را پیوند داده و از آن ها نتــایج کلی تر به دسـت می دهد.
به همین جهت طرف علاقه ی اقبال در افغانستان نیز جامعه ی علمی و فکری این سامان می باشد و با جریان های علمی و اکادمیک در افغانستان قبل از استقلال با کارهای علامه سید جمال الدین افغان آشنا می شود و خود را یکی از ادامه دهنده گان راه سید جمال الدین افغان می-داند و در »جاوید نامه« در بخش فلک عطــارد سیــد جمال الدین را این گونه وصف می کند:

سید الســادات مولانا جمـال
زنده از گفتار او سنگ و سفال

ولی تماس اقبال با دانشمندان افغانی به این خلاصه نمی شود، او بعد از استقلال نیز با یکی از ارکان عمده ی جریان های علمی و فیلسوف برجسته ی کشور علامه صلاح الدین سلجوقی علاوه بر ارتباط معنوی که از طریق خوانش آثار هم دیگر با هم داشتند، سال های طولانی از نزدیک نیز تبادل افکار داشته و شاید همین تماس ها با علامه سلجوقی است که علامه اقبال به عنوان نخستین دانشمندی است که به حیث مشاور فرهنگی، هنگام تأسیس پوهنتون کابل در ۱۹۳۳ رسماً به افغانستان دعوت گردیده است.

بنا بر این، اقبال از یک طرف با شخصیت کلیدی جریان های علمی و اکادمیک در کشور یعنی استاد صلاح الدین سلجوقی ارتباط فکری داشته و از سوی دیگر رسماً به حیث مشاور فرهنگی در امور تحصیلات عالی به دولت آن وقت مشوره می داد که به جریان هایی که در ساحات تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی ارتباط دارد تأثیرات خاصی داشته است.

اسلام خواهی که در آثار علامه اقبال و علامه سلجوقی مشترک است با احساس تجدد خواهی و نو گرایی عجین گردیده که آن چه تا ۱۳۵۷ در امور تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی و کارهای فرهنگی و علمی به مشاهده می رسد می توان به این دو اندیشمند بزرگ ربط داد.
اقبال و ارزش های اسلامی

تجلی قرآن در كلام علامه اقبال لاهوری:
اقبال از خانواده ای بود که اسلام را با روح و روان خود درک کرده و اختیار کرده بودند و اقبال این سخن پدرش که به او گفته بود: »وقتی قرآن تلاوت می كنی، فكر كن بر‌تو نازل شده است؛ یعنی مخاطب كلام الله شده‌ای« در گوشش همیشه طنین انداز بود از همین رهگذر است که در كم تر اثری از اقبال، ممكن است نفوذ و تأثیر قرآن و تعلیمات اسلامی وجود نداشته باشد، از آن جایی كه دنیای اقبال پُر ‌تكاپو، حركت و تلاش برای باز‌سازی جامعه‌ی عقب مانده و مبارزه با دشمنان ملت است، باید این دعوت بر‌اساس اصول اعتقادی باشد تا مورد پذیرش قرار بگیرید. اقبال با تأمّل و تدبّر در آیات قرآن مانند سید جمال الدین افغانی، شهید حسن البناء و… راه حل مشکل امت اسلامی را بازگشت به قرآن می داند و معتقد است که باید برای به دست آوردن عظمت و شکوه گذشته، این كتاب عظیم را حفظ و به آن عمل كرد و آن را آیین خود قرار داد.

حـفـظ قـرآن عـظـیم آییـن تـست
حرف حق را فاش گفتن دین تست
از‌ همین آییـن مسلمـان زنـده است
پـیـكـر امـت ز قــرآن زنــده است

اقبــال تمـام اندیشه های خود را با زبان قرآن بیـان می کند که در این قسمت نمونه های از قرآن محوری اقبال را در شعر و بیان پیشکش می کنیم:

از تـه آتش بـرانـدازیم گـــل
نــار هر نمـرود را سازیم گل
اشاره به سوره ی (انبیاء/۶۹)
جوی اشك از چشم بی‌خوابش چكید
تــا پیـام طـهـــرا بـیـتـی شــــنیـد
اشاره به (سوره‌ی بقره، آیه‌ی۱۲۵)
حـق تعـالی پیكـر مـا آفـریـد
وز رسالت در تن ما جان دمید
اشاره است به (سوره‌ی انفال، آیه‌ی۲۴)
ما زحـــكم نسبت او ملّتیم
اهل عـالم را پیـام رحـمتیم
اشاره است به (سوره‌ی انبیاء آیه‌ی۱۰۷)
آن که شأن اوست یهدی من یرید
از رسالت حـلقه گیـرد مه كشید
اشاره است به (سوره‌ی حج، آیه‌ی۱۶)
قـوت‌ ایـمـان ‌حـیـات‌ افــزایـدت
ورد لا‌‌‌خــوف عـلـیـهـم بـایـدت
اشاره است به (سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی۱۰۳)
دین فطرت از نبی آموختیم
در ره حـق مشعلی افروختیم
اشاره است به (سوره‌ی روم، آیه‌ی۳۰)
حق تعالی نقش هر دعوا شكست
تـا ابـد اسـلام را شـیـرازه بـسـت
اشاره است به (سوره‌ی حجر، آیه‌ی ۹)
بود انسان در جهان انسان پرست
ناكس و نـابـود مند و زیـر دست
اشاره است به (سوره‌ی اعراف، آیه‌ی۱۵۷)

این گونه اقبال تمام اندیشه های خویش را با الهام از قرآن کریم عرضه می کند و همین قرآن محوری و اُنس به قرآن است که اقبال را به دل ها عزیز می کند و این شخصیت کم یاب جهان اسلام را به عنوان یک الگویی بی نظیر برای نسل های امت به طور همیشه معرفی می دارد.

البته تنها به همین خلاصه نمی شود؛ اقبال یک امتیاز بزرگ دیگری هم دارد و آن این که هیچ کسی مانند او نتوانسته عظمت و بزرگی پیامبرصلی الله عليهوسلم را بسراید و این حقیقت را به اثبات برساند که هویت انسان در گرو شناخت و پیروی کامل رسول اللهصلی الله عليهوسلم و در عین حال محبت خالص نسبت به ایشان است که –انشاءالله- در قسمت بعدی به این موضوع خواهیم پرداخت.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پایان قسمت دوم

ادامه دارد…

قسمت اول علامه محمد اقبال لاهوری، مردی که با قرآن و پیامبر انس جاویدانه داشت

قسمت سوم علامه محمد اقبال لاهوری، مردی که با قرآن و پیامبر، انس جاویدانه داشت (۳)

 

نظرات

مطالب مرتبط

روایت شاهزاده هری از اشتراک در نبرد افغانستان

نام شاهزاده هری زمانی بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاد که بخش‌های از کتاب خاطرات …

Discover more from سیاح‌آنلاین

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading